دهکده ایی که استریکس و ابلیکس در آن زندگی می کنند دچار مشکل شده است ، فرمانروایی روم هنوز نتوانسته این دهکده را تحت سلطه خودش درآورد و حالا میخواهد از آنها مالیات بگیرد..
داستان افسر پلیسی که با عمل پیوند قلب، قلبی را از یک مرد قاتل دریافت می کند و به نوبه خود، روح مرده او را دنبال می کند و اصرار می کند که ماجرای قتل را حل کرده و انتقامش را بگیرد.
در فیلم جان من قبول کن، پیرمرد ثروتمند با تنها نوه بی بند و بارش شرط می کند که اگر هر چه سریعتر دختر مورد علاقه اش را نیافته و ازدواج نکند، تمام ثروتش را به یک خیریه می بخشد. نوه او نیز نقشه ای می کشد که...
داستان فیلم بر پایه داستان چهار پسر به نام جیمی، آز، کوین، فینچ است که در تلاشند تا قبل پایان دبیرستان از باکرگی در آیند. همچنین سرکردهٔ آنها استیو استیفلر است.
توماس ای. اندرسون مردی است که زندگی دوگانه‌ای دارد. در روز او یک برنامه نویس یک شرکت نرم افزاری است و شب‌ها هکری تحت عنوان نئو. نئو همیشه به دنبال فهمیدن حقیقت زندگی‌اش بوده است، اما حقیقت خارج از تصور اوست. او با یک هکر افسانه‌ای بنام مورفیوس که توسط دولت بعنوان تروریست شناخته شده، ارتباط برقرار می کند، و به همین خاطر تحت تعقیب پلیس قرار می گیرد. مورفیوس نئو را در دنیای واقعی بیدار می کند، یک سرزمین بایر و ویران، جایی که ذهن اکثر انسان‌ها توسط گونه‌ای از ماشین‌ها، در ماتریکس اسیر شده است…
«راوی»، جوانی پریشان حال پی می برد که به کمک مشت بازی با دست های برهنه، بیش از هر زمان دیگری احساس زنده بودن می کند. او و «تایلر دردن» که به دوستانی صمیمی تبدیل شده اند، هفته ای یک بار با هم ملاقات می کنند تا با هم مشت بازی کنند. در حالی که افراد دیگری هم به باشگاه شان می پیوندند، محفل شان به رغم آن که رازی است بین شرکت کننده هایش، شهرت و محبوبیت یک باشگاه زیرزمینی را پیدا می کند.
در یک مهمانی شب هزاره جدید، بلک‌دیدر و بالدریک ماشین زمان جدید و پینگ پنگ خود را در طول تاریخ آزمایش می‌کنند و با شخصیت‌های معروف روبرو می‌شوند و وقایع را به‌طور نگران‌کننده تغییر می‌دهند.
انفجاری از گذشته؛ فیلمی کمدی درام به کارگردانی هیو ویلسون است. داستان درباره خانواده‌ای است تحت تاثیر جو یک بحران جهانی، به مدت 35 سال در پناهگاهی زندگی کرده‌اند. اما اکنون وقت آن رسیده تا بعد از این همه مدت دنیا را ببینند…
داستان فیلم «الماس آبی» درباره مایزلوگان یک دزد جواهرات است که پیشاز دستگیری الماسی گران قیمت را در یک ساختمان نیمه کاره پنهان می کنداما دو سال بعد که لوگان از زندان آزاد می شود، میبیند آن ساختمان به قرارگاهپلیس تبدیل شده است و ...
داستان درباره ی پسریست که با یک ربات آهنی غول پیکر فضایی دوست میشود . رباتی که به طرز عجیبی بی آزار و صلح طلب است اما هیچ چیز مانع تلاش مامور شکاک دولتی برای نابودی این ربات بی گناه نمیشود .
